استراحت مطلق شدن مامانی
تقریبا 1هفته بعد اولین سونوگرافی (هفته اول آبان) بود که یذره به مشکل برخوردم و دکتر بهم گفت یه مدتی باید فقط استراحت کنی. بابایی منو گذاشت خونه مادربزرگ که اونجا باشم و وقتایی که خونه نیست تنها نباشم. یک ماهی اونجا با مادربزرگ و پدربزرگ و خالت بودم. بابایی هم از سرکار میومد پیشم. عمه و عموهات و اون یکی مادربزرگ و پدربزرگتم میومدن بهم سر میزدن یا زنگ میزدن و حال من و تو رو میپرسیدن. کلا همه رو تو این یک ماه به زحمت انداختیم. تو این مدتم من و بابایی مشغول انتخاب اسم بودیم. یک شب که دوتا خانواده ها هم کنار هم بودن اسمای انتخابی رو آوردیم و بعد از رأی گیری از همه قرار شد اگه شما پسر بودی اسمت رو بزاریم ماهان و اگه دختر بودی اسمتو بزاریم ارکی...
نویسنده :
ترنم
11:15