ماهان و هدیه های خدا
گل پسرم، باباییت این مدت خیلی برامون زحمت کشیده. هر کاری از دستش بر اومده برامون کرده که راحت باشیم و آب تو دلمون تکون نخوره. از خورد و خوراک و تغذیمون بگیر تا انجام کارای خونه و خرید و تفریحمون. تازه یه مدتم شرایط کاریش جوری شده بود که باید جمعه ها هم میرفت سرکار و با این حال نزاشت نبودشو احساس کنیم. نمیدونی با چه عشقی اتاقتو رنگ زد و واسه اینکه بوی رنگ ما رو اذیت نکنه ما رو گذاشت خونه مادربزرگ. کارش که تموم میشد میومد اونجا و کارایی که کرده رو برات میگفت. الانم که همه فکرش اینه که در حد توانش بهترین چیزا رو واسه اومدنت آماده کنه، از لوازمت گرفته تا مهمونی که قراره واسه اومدن شما بده و اینکه شرایط زایمان من و اتاقی که قراره توش باشم خوب و راحت باشه. انشالله خدا برامون حفظش کنه و سایش بالای سرمون باشه.
گذشته از باباییت خانواده هامونم همه جوره دارن حمایتمون میکنن. پدربزرگ ها و مادربزرگ هات، خاله و عمه و عموهات. اینا بهترین هدیه هایی هستن که خدا به ما داده. بعد از خدا همه دلخوشی و امیدم بابایی و خانواده هامون هستن. خدا همشونو برامون نگه داره. آمـــــــــــــــــین